غایت شناسی یک بحث فلسفی مربوط به مکاتب تئولوژیک بوده و در دنیا جنجال های فراوانی به راه انداخته است. طبق نظر این مکاتب فکری، غایت هر پدیده را باید در هدفی که از آن استنباط شده جستجو و ارزش گذاری نمود. در واقع، مکاتب غایت شناسی در پی این پرسش هستند که منظور از […]
ماجرا اینجاست که سنگرزاده و امثال او که کم هم نیستند، چرخدندههای سیستمی هستند که اولا مسیر رشد و سرمایهداریشان را تشریح نمیکنند، یعنی همین سنگرزاده واقعیتهایی که خودش از سر گذرانده و به آنجا رسیده را بازگو نمیکند، صرفا به سرمایهای که در آن غوطه میخورد ارجاع میدهد و آب از دهان میلیونها مخاطب خود راه میاندازند.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که ناشر این کتاب ارزشمند! انتشارات ایران جام است که مدیر مسئول آن فاروق صفی زاده است و قریب به اتفاق کتابهای این انتشارات، به ظاهر تالیف خود اوست.
طبق قانون جذب اگر بخواهم در بازی های بعدی المپیک در دوی 100 متر مدال طلا بگیرم یا رئیس جمهور ایالات متحده شوم یا جنیفر لوپز را به عنوان دوست دخترم به دست بیاورم، تنها کاری که باید انجام دهم این است که به هدفم فکر کنم.
طرفداران قانون جذب ادعا می کنند که این نظریه مبتنی بر یک نظریۀ علمی است. در بهترین حالت، قانون جذب یک شبه علم متافیزیکی است که نتیجه گیری آن بر اساس پیش فرض های غلط، بی اساس و اغلب نادرست است.
امروزه استفاده از طب سوجوک برای لاغری کاربرد گستردهای پیدا کرده است. زیرا معتقدند که چاقی به علت انباشت انرژی پدید میآید و تحریک کانال انرژی مربوطه در کف دست و پا سبب به گردش درآمدن انرژیها میشود و مسیرهای مسدود را باز میکند. از این راه میتوان چاقیهای موضعی و یا عمومی را درمان کرد.
این که ما اینجاییم و هر لحظه دنیا را در پرتو آگاهیِ خود تجربه میکنیم واقعیتی عمیقاً مرموز و ژرف است. هر چه بیشتر به آن توجه کنیم، شباهت تجربهی ما به ادعاهای بنیانگذاران ادیان در قرون و اعصار گذشته بیشتر میشود.
مدلهای قرآنی در جنبش اینسایدر به هویت اسلامی و قرآنی تجاوز میکند و یک هویت دوگانه مسیحی- اسلامی ارائه میدهد. بازتفسیر قرآن یک حرکت منفعتطلبانه است که بدون توجه به هویت اسلامی بهصورت فریبنده قصد بازتفسیر قرآن را دارند.
اعضای فریب خورده در فرقه ها، در گردابی از تئاتر فریب قرار می گیرند، که به راحتی نمی توانند از آن خارج شوند. آنها نمی توانند جور دیگری فکر کنند. اعضای فرقه آن طور نگاه می کنند و می فهمند، که فرقه ذهن و احساسات آنها را جهت دهی کرده است.
در اندیشه اسلامی، به عنوان زیربنای تمدن اسلامی معنویت در ارتباط با خدای یگانه معنا مییابد و اثرات انحراف از این ویژگی تا حدی است که نه تنها جایگاه معنویت را در تمدن دچار کاستی و آسیب میکند، بلکه مسیر تمدن را منحرف میسازد.