از نگاه والش شیطان محبوب خداوند است زیرا بهواسطه شیطان و اعمال شیطان است که به اعمال خدایی پی میبرید.
نیل دونالد والش معجزات پیامبران را نه تنها مخصوص ایشان نمیداند بلکه توسل به نام ایشان را نیز رد میکند: تو تصور میکنی کاری که موسی و عیسی انجام دادند تو نمیتوانی انجام دهی؟ بسیاری از افراد بر این باورند.
خداوند انرژی است انرژی خالص و خام که تو حیات مینامی با این آگاهی ما به حقیقتی تازه میرسیم خداوند یک فرایند است من فرایندی هستم که توسط آن آفرینش خلق شده
روح کوچک به خدا گفت به من بگو چه کار باید بکنم. من هر کاری بگویی انجام میدهم خداوند پاسخ داد: تو باید خودت را از ما جدا کنی و بعد باید تاریکی را به سوی خود بخوانی والش در این تجربه میکوشد اعمال تاریک و نفسانی را نوعی تجربه عرفانی القا کند.
والش با خودستایی عجیبی خود را بهعنوان تجلی کلام خدا معرفی میکند پیام همان است که تو هستی. تو خود پیامی! این معنویت توست در حالت عملی، پیام تو شیوه زندگی توست. تو پیام را از طریق وجود خود اشاعه میدهی.
نیل دونالد والش یکی از مروجین معنویت جدید که به پیامبر عصرجدید معروف است، در کتاب ابداع زندگی گفتگویی با باربارا مارکس هابرد یکی دیگر از شخصیتهای برجسته معنویت جدید در محور عصر جدید دارد.
در مکتب دونال والش، انسانِ در جستوجوی حقیقت مطلق به این نتیجه میرسد که خدا همان «خودِ درون» است که هر چه فکر و کردارش خلق میکند، حقیقتی است که به عالم میدهد. تمرکز والش بر «من» انسان، نقطه آغاز تکوین الهیات اومانیستی است، ازاینرو خدای او نهتنها بر عالم هستی، تعالی و تسلط ندارد، بلکه خود، مغلوب تسلط همین ذهن آدمی است.
یکی از مهم ترین چالش ها این است که این ها حامی جریان استکبار هستند یعنی آموزه های این ها انسان را سر سپرده جریان های استکباری می کند. کسی که وارد این جریان می شود و دیگر آن غیرت انقلابی را ندارند
حسیدیم از ابتدا که در اروپای شرقی پایهگذاری شد، بهسرعت در بین یهودیان طبقات مختلف گسترش یافت و سپس به ایالاتمتحده منتقل شد و بهعنوان سبک معنوی مبتنی بر لذت و شادی و توجه به زندگی مادی، برای غیر یهودیان نیز جاذبه پیدا کرد.