19
نقد و بررسی آراء و اندیشه‌های والش (1)

نیل دونالد والش؛ از گفت‌وگو با خدا تا ادعای پیامبری

  • کد خبر : 7785
  • 21 مهر 1400 - 8:00
نیل دونالد والش؛ از گفت‌وگو با خدا تا ادعای پیامبری
والش با خودستایی عجیبی خود را به‌عنوان تجلی کلام خدا معرفی می‌کند پیام همان است که تو هستی. تو خود پیامی! این معنویت توست در حالت عملی، پیام تو شیوه زندگی توست. تو پیام را از طریق وجود خود اشاعه می‌دهی.

بهداشت معنوی؛ چندی است با روند رو به گسترش جنبش‌های نومعنویت‌گرا در گستره جهانی مواجه هستیم. با این که خاستگاه بسیاری از این جنبش‌های معنوی در غرب است ولی با کمرنگ شدن مرزهای فرهنگی، دشمنان برای ایجاد تغییر باور مسلمانان کشورهای اسلامی به‌خصوص در کشور ما از آموزه‌های به اصطلاح معنوی این جنبش‌ها مدد بگیرند. نیل دونالد والش به‌عنوان یکی از رهبران جنبش تفکر نوین با مطرح کردن خدایی ماوراء بینش سنتی مسیحی برگرفته از آموزه‌های کابالیستی و همچنین ادعای تجربه عرفانی در سری کتاب‌های گفت‌وگو با خدا، آسیب‌های جدی اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را می‌توان در آموزه‌های وی مشاهده کرد از این رو لزوم مطالعه و نقد و بررسی آثار وی امری ضروری است. در ادامه بخش اول یادداشت نقد و بررسی آراء و اندیشه‌های والش، تقدیم شما خوانندگان عزیز می‌گردد.

 

مقدمه

جامعه جهانی، امروزه به علت دوری از آموزه‌های وحیانی و الهی دچار بحران‌های روحی و اجتماعی بسیاری گردیده است. ناتوانی تمدن سکولار و مکاتب فلسفی غرب در این میان موجب شده برای برون‌رفت از این مشکلات و یا تحمل آسان این دردها هر یک از سنت‌های معنوی در گوشه و کنار دنیا به ارائه عقاید و آموزه‌های خویش برآمده‌اند. البته با اندک تأمل در آموزه‌ها و مبانی این جریان‌های معنوی، این‌همانی آشکاری می‌توان با مکاتب فلسفی غرب یافت.

با نیم‌نگاهی به پدیدارشناسی جریان‌های نومعنویت‌گرا و گسترش روز افزون آن‌ها، با جنبش‌هایی مواجه می‌شویم که ژست منجی گرایی به خود گرفته‌اند و سعی در برگرداندن معنویت به تاراج رفته از بشریت توسط مدرنیسم هستند معنویتی که با فطرتشان آمیخته شده و آنان را سرگشته و حیران همچون تشنه‌ای در پی آب ساخته ولی آنچه از این جنبش‌ها بدست می‌آورند سرابی بیش نیست.

جنبش تفکر نوین یکی از جنبش‌های نوپدید معنوی است که با رویکردی اومانیستی، تعریف جدیدی از خدا را ارائه می‌کند و با جایگزین کردن خدای شخصی و خدای درون به‌جای خدای متشخص و خدای توحیدی، ناکارآمدی آموزه‌های ادیان را مطرح می‌کند. این جنبش معنوی با اضافه کردن پسوند «نوین» تمامی آموزه‌های خود را یافته‌های جدید تفکر بشریت می‌داند که هیچ‌کدام از پیامبران و فلاسفه تاکنون از آن مطلع نبوده‌اند. از این رو با ارائه قرائت جدید از آموزه‌های ادیان زیرکانه به مصاف با دین و شریعت رفته‌اند. تا حدی که رهبران این جنش اسم خود را در کنار پیامبران بزرگ همچون حضرت مسیح ذکر می‌کنند و خود را به‌عنوان پیامبران عصر جدید معرفی می‌کنند. جنبش تفکر نوین که ریشه آن را در اوایل قرن 19 می‌توان یافت، امروزه شامل سازمان‌های بزرگی هست که برخی از فرقه‌های مذهبی مثل کلیسای وحدت و بسیاری از فلاسفه، روانشناسان و رهبران معنوی به بهانه‌های مختلف همچون حل بحران‌های اجتماعی محیط‌زیست، صلح جهانی دورهم جمع می‌شوند و با ارائه عقایدی چون قانون جذب، تفکر مثبت، علوم متافیزیکی، شفا دهندگی، تجسم خلاق و قدرت شخصی نه تنها انسان سرگشته را به ساحل امن عرفان نمی‌رسانند بلکه این تفکرات که رویکردی اومانیستی به معنویت است انسان را به حیرت و رنجی مضاعف کشانده است. تحمل آسان این رنج‌ها ممکن نیست مگر با خاموش کردن نور فطرت و به خواب بردن وجدان سرزنشگر.

تفکر نوین با نادیده گرفتن بعد الهی انسان، وجود انسان را به موجودی احساسی تفسیر کرده و با القای احساس مثبت، از انسان موجودی بی‌خاصیت به تصویر می‌کشد که گمشده خود را در این زندگی مادی جستجو می‌کند. این‌گونه تفسیر از انسان، حاصلش موجودی است سر به زیر در مقابل این تفکرات که تلخی رنج ظلم را با تلقین احساس آرامش، با شادی جشن می‌گیرد و زنجیر استکبار در تن وی به اسم معنویت همچون حریری زیبا به رخ کشیده می‌شود.

بسیاری از رهبران جنبش تفکر نوین به‌صورت سازمان‌یافته در اقصی نقاط دنیا با ارائه سمینارها، نشر کتاب‌ها، سایت‌ها، رسانه‌ها و عضوگیری در مراکز معنوی، به ارائه این اندیشه برآمده‌اند که آشنایی با این اساتید معنوی می‌تواند ما را در هرچه بهتر شناختن این جنبش یاری دهد.

نیل دونالد والش به‌عنوان یکی از رهبران جنبش تفکر نوین، با ارائه تجربه عرفانی خود و تصویر و خلق خدای جدید، راه نجات بشر را در این تعالیم نوین معرفی می‌کند وی راه نجات را، نه آموزه‌های ادیان، مثل ده فرمان، بلکه هفت مرحله آگاهی را می‌داند. تعالیم نوین والش، خدا را از مسند خدایی فروکاهش کرده و در حد خدای درون یا خدای انرژی قرار می‌دهد و اریکه قدرت را به اندیشه آدمی می‌سپارد. خدایی که زائیده همین اندیشه و پندار هست. در این میان خدا مثل غول چراغ جادو، غلام حلقه به گوش در خدمت خواسته‌های آدمی است. خدایی بی‌خاصیت که حق بیان باید و نبایدها را ندارد. حق مکافات ندارد قیامت و بازتاب اعمال در این آموزه‌ها جایگاهی نداشته و این قدرت فکر و خلاقیت انسان است که با تخیل خود جهان پس از مرگ را خلق می‌کند تا جایی که قدرت خلاقیت می‌تواند زندگی‌های دیگری خلق کند که منجر به اعتقاد به تناسخ می‌شود.

نیل دونالد والش در دهم سپتامبر سال 1943 در شهر میلواکی از ایالت ویسکانسین آمریکا به دنیا آمد و پدرش یک کاتولیک متعصب مذهبی و مادرش یک فالگیر بود و به‌عنوان نخستین آموزگار معنوی به او باوری از یک خدای جدید ایجاد کرد، خدایی که بعدها والش پیامبر این خدای جدید خواهد بود، خدایی ورای بینش‌های سنتی مسیحی.

یکی از نکات قابل تأمل در زندگی نیل دونالد والش، تأثیر زندگی سراسر آشفته وی در شکل‌گیری این تعالیم هست، تجربه‌های تلخ تصادف، آوارگی، بی‌کاری، زمین‌گیری و ازدواج‌های ناموفق تا حدی که انگیزه خودکشی را در وی به وجود می‌آورد که وی از این تصمیم به‌عنوان اولین بارقه الهی یاد می‌کند و تجربه عرفانی وی آغاز می‌شود که به‌صورت نوشته‌هایی در سلسله کتاب‌های گفتگو با خدا پیاده می‌کند.

والش با اینکه حتی تحصیلات دانشگاه را تمام نکرده است ولی خود را به‌عنوان استاد معنوی و فرستاده‌ای از جانب خدا معرفی می‌کند و پیام‌هایی را که تا به حال انبیا نتوانسته‌اند از جانب خدا بیان کنند «دو هزار سال از تولد مسیح، دوهزار و پانصد سال از عصر بودا و بیش از آن از سخنان کنفسیوس یا خرد تائو گذشته است هنوز راه حلی برای مسائل اصلی خود پیدا نکرده‌ایم. آیا زمانی فرا خواهد رسید بتوانیم پاسخ‌هایی را که به ما داده شده است، درک کنیم و آن‌ها را به‌گونه‌ای به کار بگیریم که در زندگی ما مؤثر باشند؟ فکر می‌کنم پاسخ مثبت است. در واقع، کاملاً مطمئن هستم که پاسخ، مثبت است چرا که بسیاری از این پرسش‌ها را در گفت‌وگو با خدا مطرح کرده‌ام». نیل دونالد والش در آثار خود سعی کرده تمامی مسائل فردی، اجتماعی حتی مسائل سیاسی را در آثار خود مطرح کند و برای هر یک از مشکلات از زبان خدا راه حلی ارائه دهد.

والش با خودستایی عجیبی خود را به‌عنوان تجلی کلام خدا معرفی می‌کند پیام همان است که تو هستی. تو خود پیامی! این معنویت توست در حالت عملی، پیام تو شیوه زندگی توست. تو پیام را از طریق وجود خود اشاعه می‌دهی. من به تو می‌گویم، کلام من در درون تو جای دارد. تو به معنای واقعی کلمه، کلام خدا هستی که تجسد پذیرفته‌ای.

وی در این خودستایی تا حدی پا را فراتر می‌گذارد که خود را از زبان خدا به‌عنوان منجی معرفی می‌کند: هنگامی‌که تجلی فرد تو چنان شکوهمند می‌شود سایرین شاید تو را خدا، پسر خدا، بودا، روشن‌بین، استاد، قدیس و یا حتی منجی بنامند. تو یک منجی خواهی بود که دیگران را از فراموشی نجات خواهی داد [5] خودخواندگی یکی از ویژگی‌های بارز عرفان‌های کاذب می‌باشد از این رو سرکرده‌های این فرقه‌ها سعی دارند مردم را سرسپرده خویش بکنند.

نیل دونالد والش با تأسیس دو مؤسسه «گفتگو با خدا» و «مؤسسه بازآفرینی» و با برگزاری سمینارهای مختلف و چاپ بیست عنوان کتاب که مهم‌ترین آن‌ها سری کتاب‌های «گفت‌وگو با خدا» است توانست شهرت خود را جهانی بسازد.

ادامه دارد…

 

لینک کوتاه : https://behdashtemanavi.com/?p=7785
  • 421 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت، در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.