استفاده از عبارات علمی چون فرکانس و انرژی و ترکیب آن با مفهومی کاملاً انتزاعی و نامشخص مثل کائنات در کتاب و فیلم راز، و اختراع قانونی به نام قانون جذب – که البته هیچکدام از معیارهای علمی یک قانون را به همراه ندارد - معجونی از شبهعلم را به وجود آورده که مخاطب ناآگاه را در یک بنبست فکری قرار داده و او را از نظر ذهنی زمینگیر میکند.
اگرچه ایدۀ مرکزی فیلم راز فاقد اعتبار علمی است، اما تکرار این ایده توسط گویندگان فیلم با عناوین اعتباربخش و متنوع و همچنین حمایت این ایده با انبوهی از کتابهای عامهپسند و غیرعلمی، زمینۀ پذیرش آن را برای برخی از افراد فراهم کرده است.
فیلم راز قانون جذب را با استفادۀ غیرعلمی از مفاهیم فیزیک کوانتوم و روانشناسی ارائه داد و «تفکرن وین» را به شبهعلم تبدیل کرد. این کار ضریب نفوذ فیلم «راز» را افزایش داد و زمینه مناسبی برای فروش کتاب راز، که چند ماه پس از فیلم، انتشار یافت، فراهم نمود. این کتاب با فروش بیش از 20 میلیون نسخه، کتاب دیگری از جریان تفکر نوین بود که در لیست پرفروشترین کتابهای تاریخ نشست.
در مکتب دونال والش، انسانِ در جستوجوی حقیقت مطلق به این نتیجه میرسد که خدا همان «خودِ درون» است که هر چه فکر و کردارش خلق میکند، حقیقتی است که به عالم میدهد. تمرکز والش بر «من» انسان، نقطه آغاز تکوین الهیات اومانیستی است، ازاینرو خدای او نهتنها بر عالم هستی، تعالی و تسلط ندارد، بلکه خود، مغلوب تسلط همین ذهن آدمی است.