در مکتب دونال والش، انسانِ در جستوجوی حقیقت مطلق به این نتیجه میرسد که خدا همان «خودِ درون» است که هر چه فکر و کردارش خلق میکند، حقیقتی است که به عالم میدهد. تمرکز والش بر «من» انسان، نقطه آغاز تکوین الهیات اومانیستی است، ازاینرو خدای او نهتنها بر عالم هستی، تعالی و تسلط ندارد، بلکه خود، مغلوب تسلط همین ذهن آدمی است.