17
ایجاد دوقطبی الاهیاتی برای خدازدایی از زندگی بشر

شبه‌جنبش‌های معنوی و توسعه کارکردی الاهیات فمینیستی

  • کد خبر : 7933
  • 11 آبان 1400 - 9:59
شبه‌جنبش‌های معنوی و توسعه کارکردی الاهیات فمینیستی
توصیف شیطان‏‌گرایان از شیطان به‌عنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه‏‌جنبش‌‏های معنوی دیگر از خدا ارائه می‏‌دهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه می‌نامد؛

بهداشت معنوی؛ شبه‌جنبش‌های معنوی تأکید می‌‏کنند که دنیا برای ورود به عصر جدید نیاز به انرژی زنانه دارد. انرژی زنانه بر عشق، روابط انسانی، صلح و شادی اثر مثبت می‌‏گذارد و ورود به عصر جدید را سرعت می‌‏بخشد. دنیا تاکنون مردانه اداره شده است که تا این اندازه از تنفر و خشونت و اندوه رنج می‏‌برد. اگر امور به دست زنان باشد و معنویتِ ناشی از روح زنانه گسترش یابد، جهان تغییر خواهد کرد.[1]

برخی از شبه‌جنبش‌های معنوی بر اساس اخلاق فمینیستی معتقدند که به یک نظام اخلاقی جدید برای اصلاح جهان نیاز داریم تا صلح، عشق، آرامش و شادی در جهان گسترش پیدا کند. اخلاق مردانه رأس‏‌الفضائل قوۀ غضبیه را شجاعت می‏‌داند، ولی اخلاق زنانه، رأس­‌الفضائل قوۀ غضبیه را گذشت و بخشش می‏‌داند؛ همچنین اخلاق فمینیستی رأس‏‌الفضائل قوۀ شهویه را به‌جای عفت، عشق‌ورزی تعریف می‌‏کند.

نگرش‏‌های فمینیستی به اخلاق که در شبه‌جنبش‌های معنوی شایع شده، به‌طورکلی اخلاق مردانه را اخلاق عدالت و اخلاق زنانه را بر محور اخلاق مراقبت[2] و محبت تعریف می‌‏کنند.[3] با چنین نظام اخلاقی می‌‏توانیم مردم را برای زیستن در عصر جدید و بلکه ساختن عصر جدید توانمند سازیم. رویکرد فمینستی به اخلاق در شبه‌جنبش‌های معنوی با عشق و بخشش افراطی و حتی بخشش و همدلی با جنایتکاران و قاتلان همراه شده است.[4]

الهیات فمینیستی گام دیگری است که برخی از شبه‌­جنبش‏‌های معنوی را به لایه‏‌های عمیق‏‌تر کشیده است. آن‌ها معتقدند که پرستش الهه‏‌های مؤنث بیشتر می‏‌تواند در پرورش خصلت‏‌های زنانه نظیر مهربانی، شادی و مراقبت مؤثر باشد.

الهه‏‌ها در اساطیر باستان معمولاً نمادی از باروری و سبب حاصلخیزی کشت و کار تصور می‏‌شدند؛ ازاین‌رو، برخی از الهی‌دانان فمینیست معنویت را به مسائل زیست‌محیطی پیوند زده و مدعی شده‌اند که پرستش الهۀ زمین (گایا) که در برخی از سنت‏‌های معنوی گذشته وجود داشته، می‏‌تواند بر حفظ محیط زیست و تغییر رفتار ما با منابع طبیعی تأثیر بگذارد.[5]

 

شبه‌جنبش‌های معنوی

گایا، الهه مادر زمین

خدای درون که اولین اصل مشترک شبه‌جنبش‌های معنوی است. بیشتر دارای خصلت‌های مؤنث است و الهه‏‌ها بهتر می‌‏توانند نمادی از او باشند. خدایی که در درون ماست، در قلب ما جا دارد، به ما نزدیک است و عشق و مهربانی را تأیید می‏‌کند. خدای درون از طریق تمایلات و خواسته‌های درونی، ما را هدایت می‌کند و خواهان لذت و شادی ماست، به‌طوری‌که اگر هر کاری دلمان می‏‌خواهد انجام دهیم به خواست او عمل کرده و رضایتش را جلب کرده‌‏ایم. نه تکلیفی دارد و نه تنبیهی. او ما را از جهنم و مجازات نمی‌‏ترساند و به‌سوی تحقق توانمندی‏‌ها و برآوردن خواسته‌هایمان تشویق می‏‌کند.

شبه‌جنبش‌های معنوی برای جا انداختن پندار خودشان یک دوقطبی الهیاتی درسته کرده و به‌صورت تحریف‌آمیزی خدای ادیان را توصیف می‏‌کنند. خدای ادیان پدر است که در آسمان‌هاست و از ما دور است و ما را با تکالیف دشوار می‏‌آزماید و در نهایت شعله‏‌های سوزان دوزخ را برای مجازات انسان می‌‏افروزد. او خدایی خشمگین و ترسناک است که به خواسته‏‌های ما توجهی ندارد و از ما می‏‌خواهد تا برای رضایت او از لذت و شادی خود بگذریم.

شبه‌جنبش‌های معنوی با ارائۀ یک چهرۀ مشوش و غیرواقعی از خداوند، می‌‏کوشند چهره‏‌ای جذاب از خدایی که صفات متضاد با خدای ادیان دارد، ارائه دهند؛ درحالی‌که نه خدای ادیان خالی از محبت است و نه خدایان مؤنث نظیر کالی[6] و ایشتار در اسطوره‏‌ها همواره مظهر عشق و مهربانی بوده‌‏اند.

 

شبه‌جنبش‌های معنوی

کالی؛ الهه مونث هندوئیسم

توصیف شیطان‏‌گرایان از شیطان به‌عنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه‏‌جنبش‌‏های معنوی دیگر از خدا ارائه می‏‌دهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه می‌نامد؛ اما نه این خدا، خدایی است که ادیان معرفی کرده‏‌اند و نه آن شیطان موجودی است که خداوند نسبت به دشمنی او به انسان هشدار داده است.

بنابر اساطیر کتاب مقدس، شیطان راهنمای بشر به‌سوی درخت علم و آگاهی است، آدم و حوا با آگاهی می‏‌توانستند به درخت زندگی و جاودانگی نیز دست یابند و برای همیشه در بهشت بمانند که خدا مانع آن‌ها شد و به همراه شیطان که خیرخواه آن‌ها بود، همه را از بهشت بیرون کرد.[7]

نکتۀ مهم در این افسانه نقش حوا در واسطه‌گری میان شیطان و جامعۀ بشری است که در آن زمان دو نفر بیشتر عضو نداشته است؛ اما به‌هرحال این حوا بود که توانست اشارات و الهامات شیطان را به‌سوی درخت آگاهی دریافت کند و در مسیر تکامل قرار بگیرد. در این مرحله از تاریخ هم با نقش‌آفرینی معنوی زنان و اعتماد به احساسات و الهامات درونی آن‌ها می‏‌توانیم، به درخت جاودانگی رسیم و بهشت را در زمین برای خود بنا کنیم.[8]

بنابراین تکیه بر لطف و مهربانی و بخشش از ویژگی‏‌هایی است که شبه‌جنبش‌های معنوی روی آن تأکید زیادی دارند و دیگران را به داشتن این خصلت‏‌ها برای رسیدن به رشد معنوی تشویق می‏‌کنند.

منابع:

[1]. ماریان ویلیامسون؛ ارزش زن. لوئیز هی؛ زنان خردمند نغمۀ افسردگی سر نمی‏دهند.

[2]. Care ethics.

[3]. رزماری تونگ؛ اخلاق فمینیستی.

[4]. اشو؛ ضربان قلب حقیقت مطلق (تفسیری از ایشاباش اوپانیشاد). دبی فورد؛ راز سایه.

[5]. رابرت سگال؛ راهنمای دین پژوهی؛ ص409. مارجوری ساشوکی؛ الهیات فمینیستی؛ ص192.

[6]. Kali.

[7]. سفر پیدایش، باب دوم و سوم.

[8]. نیل دونالد والش؛ ابداع زندگی میراث باربارا ماركس هابرد و آینده تو.

لینک‌های مرتبط:

درونی‌سازی خدا در شبه‌جنبش‌های معنوی

لینک کوتاه : https://behdashtemanavi.com/?p=7933
  • 360 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت، در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.