24
تبیین علل گرایش جوانان به عرفان‌های نوظهور (1)

عرفان و معنویت در سبد مصرف جوانان

  • کد خبر : 5574
  • 04 آبان 1400 - 8:00
عرفان و معنویت در سبد مصرف جوانان
اصطلاح دیگر که در دهه‌های اخیر رواج پیداکرده است اصطلاح معنویت است و ازآنجاکه معنویت و عرفان پیوستگی خاص مفهومی نسبت به هم دارند، این واژه نیاز به بررسی دارد؛ برخی نویسندگان، «عصر جدید» را عصر «معنویت» نامیده‌اند

بهداشت معنوی؛ در دهه‌های اخیر شاهد رشد فرقه‌های عرفانی در سطح جهانی بوده‌ایم که کشور ما نیز تحت تأثیر آن‌ها قرارگرفته است. عواملی همچون رشد ارتباطات و اطلاعات، سرخوردگی از عقلانیت مدرن، شکست نظام‌های مادی، فراغت بیشتر، تنوع‌طلبی، برنامه‌های نظامی و اطلاعاتی، افزایش تحیر بشر و عوامل دیگر بر ایجاد گرایش به عرفان‌های نوظهور افزوده است.

ما در عصر بازگشت انسان به معنویت یا بازگشت معنویت به زندگی بشر به سر می‌بریم؛ اما نگاهی به روند شتاب‌زده و گسترده معنویت‌گرایی که بیش از چند دهه از عمر آن نمی‌گذرد، به‌وضوح نشان می‌دهد با پدیده انفجار معنویت روبه‌رو هستیم. انسان مدرن که به‌سختی، دور از معنویات نگه‌داشته می‌شد و در تمدنی زندگی می‌کرد که غیر از جهان و زندگی مادی برای چیز دیگری ارزش قائل نبود، حریص، عجول و عنان‌گسیخته به معنویات روی آورده و همانند مردمانی که در قحطی به سر می‌برند و انبار نانی یافته‌اند، سنت‌های کهن عرفانی و معنوی را برگرفته، هر کس تکه یا تکه‌هایی از مکاتب مختلف را چنگ زده، می‌کوشد روح تشنه خود را با آن سیراب کند.

در دنیای امروز که مرزهای فرهنگی کمرنگ شده و سواره‌نظام و پیاده‌نظام رسانه‌ای، ابر فرهنگ غرب را در جهان می‌گستراند، جهان اسلام نیز از حضور این جریان‌های هزار رنگ منزه و پاک نمانده است؛ ازاین‌رو مطالعه نقادانه این فرقه‌ها ـ به‌ویژه آن‌ها که در ایران پرکارترند ـ ضروری است و کوتاهی در این امر زیان‌های جبران‌ناپذیری را به فرهنگ و سایر ساحت‌های حیات اجتماعی وارد خواهد کرد.

اما آنچه سعی شده در این مقاله به آن توجه شود، به‌نوعی آسیب‌شناسی گرایش جوانان به این مکاتب است که قشر آسیب‌پذیر و نسل آینده تمام ملل و ایران اسلامی است تا شاید بتوان در راستای آگاهی بخشی و شناخت در این موضوع و درک هرچه بیشتر اهمیت آن، بیش‌ازپیش برای جلوگیری از نفوذ این مکاتب تلاش نمود. ازآنجایی‌که پتانسیل نیروی جوانی، این فرقه‌ها را تشنه‌تر از دیگر اقشار برای به دام انداختن جوانان در دامان خودشان قرار داده، ضروری است با تحقیقات و پژوهش‌های علمی دیگری در این زمینه بتوان برای جلوگیری از این سوءاستفاده گام‌های دیگری برداشت.

تعریف عرفان

عرفان در لغت به معنای شناخت است و در اصطلاح تعاریف متعددی برای آن بیان‌شده که جامع‌ترین آن تعاریف، از ابن عربی است که آن را به «وقوف به آداب شریعت، ظاهراً و باطناً» معنى کرده است وآن «عبارت از تخلق به اخلاق الهى است.

معنای لغوی عرفان هر نوع شناختی را شامل می‌شود؛ اما در تعریفی دیگر (عرفان) شناخت ویژه‌ای است که از راه شهود درونی و دریافت باطنی حاصل می‌شود. البته شناخت‌های شهودی فراوان‌اند، اما همگی عرفان نیستند. عرفان عبارت است از «شناخت شهودی و باطنی خدای متعال، اسماء، صفات و افعال او». شناخت عرفانی با شناخت عقلی متفاوت است. شناخت عرفانی از سنخ مفاهیم و الفاظ و صورت‌های ذهنی نیست بلکه از سنخ یافتن و دریافتن است.

علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه «وَ مَا خَلَقْت الجِْنّ وَ الانس إِلا لِیَعْبُدُونِ» لیعبدون را به لیعرفون تفسیر می‌کنند و هدف خلقت را همان عرفان و شناخت حقیقی می‌دانند.

 

عرفان‌های نوظهور

با توجه به تعریف عرفان روشن می‌شود که اصل اولى در عرفان، عمل خالصانه و کوشش مجدانه و مستمر در انجام دستورات الهى و آداب و اخلاق شریعت محمدى است که در این صورت، قلب نورانى می‌شود و به حقیقت توحید می‌رسد. هر فرقه و نحله‌ای که ادعاى عرفان و تصوف دارد، باید با این عیار محک زده شود، ولی متأسفانه در برابر عرفان اصیل و ناب، عرفان‌های دروغین و حیله‌گر امروزه جلوه‌گر شده‌اند و با جذابیت‌های خاصی سعی در به انحراف کشاندن مردم و مخصوصاً قشر جوان جوامع بشری را دارند.

در این عرفان‌ها الزاماً نزدیکی و محبت خداوند هدف اصلی نبوده است و اهدافی ادعائی مانند عشق، شادی و آرامش جای آن را گرفته است بااین‌حال عواملی مانند ترویج تکثرگرایی دینی، مرید پروری، ایجاد کمون و پایگاه، معرفی عشق به‌عنوان هدف، توجه به درون و اخلاق، توجه به مسائل جنسی و… ویژگی‌های کم‌وبیش مشترک میان آن‌هاست.

طبیعت‌گرایی افراطی (ناتورالیسم) و عرفان‌های باستانی و بودیسم ازجمله تعلیمات اوشو هندوئیسم و سرخ‌پوستی و تعالیمی چون «یوگا» و «ذن» و شیطان‌پرستی و کابالیسم (تصوف یهودی) و بنیادگرایی مسیحی و سبک‌های نوین «مدیتیشن» (تمرکز کردن بر قوای باطنی که به حالتی شبیه به خلسه می‌انجامد) و «ریلکسیشن» (تعادل روحی پیدا کردن) ازجمله مکتب‌هایی هستند که ما از آن‌ها به‌عنوان عرفان‌های نوظهور یاد می‌کنیم.

این‌گونه عرفان‌ها ازلحاظ محتوی و شکل ظاهری، بسیار متنوع هستند، مثلاً در شیطان‌پرستی اگرچه خدایی وجود دارد ولی قدرت مطلق از آن شیطان است، اما در طبیعت‌گرایی خدایی اصلاً وجود ندارد.

جریان‌های مختلف عرفانی و شبه عرفانی در جامعه ما نیز وجود دارند. برخی از این‌ها بومی و برخی دیگر وارداتی هستند. در جامعه ما در طول تاریخ عرفان‌های مختلف بومی وجود داشته‌اند و علی‌رغم اینکه به نحوی با فرهنگ اسلامی مرتبط بودند اما بسیاری‌شان مورد انتقاد بوده و عرفان خالص و ناب شمرده نمی‌شده‌اند؛ مانند برخی از انواع فرق صوفیه و طریقت‌های مختلف که اسم‌ورسمی دارند.

 

نوظهور

اما اصطلاح نوظهور که در عنوان آمده است، به‌دوراز داوری ارزشی انتخاب‌شده و تنها سابقه زمانه را در نظر گرفته است لذا از انتخاب واژگانی چون کاذب، زمینی و غیره اجتناب شده است. این مطلب را هم اشاره می‌کنم که برخی از عرفان‌ها مانند یوگا و عرفان سرخ‌پوستی ازنظر تاریخی دارای سابقه دیرینه‌ای می‌باشند اما ورود آن‌ها به ایران در دهه‌های اخیر شدت گرفته و به این خاطر نوظهور تلقی می‌شوند.

 

معنویت

اصطلاح دیگر که در دهه‌های اخیر رواج پیداکرده است اصطلاح معنویت است و ازآنجاکه معنویت و عرفان پیوستگی خاص مفهومی نسبت به هم دارند، این واژه نیاز به بررسی دارد؛ برخی نویسندگان، «عصر جدید» را عصر «معنویت» نامیده‌اند؛ اما منظور از معنویت چیست؟ شاید نتوان معنای مشخصی از معنویت ارائه داد، اما آنچه به‌طورقطع دراین‌باره می‌توان گفت، این است که غربیان با تکیه‌بر مبانی سکولاریسمی و اومانیستی به دنبال پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان هستند، به همین دلیل معنویتی که در غرب در حال شکل‌گیری است عموماً از نوع معنویت سکولار و متناسب با جهان‌بینی و ایدئولوژی لیبرالیستی است. معنویت‌گراهای جدید لازمه معنویت را اعتقاد به خدا نمی‌دانند چه رسد به دین؛ بر اساس این تلقی از معنویت است که حتی شیطان‌پرستی و جن‌گیری هم در زمره آیین‌های معنوی شمرده می‌شود؛ برخی از نویسندگان داخلی نیز چنین ادعا کرده‌اند که زندگی معنوی، لزوماً به معنای تعلق به یکی از ادیان نهادینه و تاریخی نیست، بلکه به معنای داشتن نگرشی به عالم و آدم است که به انسان آرامش، شادی و امید بدهد.

 

جوان

واژۀ جوان یا برنا در زبان فارسی به معنای هر چیزی است که از عمر آن، چندان نگذشته باشد؛ اما در فرهنگ عربی، دو تعبیر رایج در مورد جوان وجود دارد؛ یکی «فتی» و دیگری «شاب». اولی از ریشۀ فتی/ فتو (طراوت و شادابی) و دومی از ریشۀ شبب (شکوفایی و برخورداری از حرارت) است.

از معنی و مفهوم واژه جوان روشن می‌شود که این دوران، دوران رشد و تلاش خستگی‌ناپذیر برای فردی که در این برهه از زندگی است می‌باشد و طراوت و شادابی که برای وی وجود دارد، باعث می‌شود تا راه درست زندگی را بدون ملالت طبع بپیماید و عرصه های مختلف پیشرفت را هرچه سریع‌تر درنوردد و البته این امر در زمانی است که این راه توسط مرشدی امین به وی نشان داده شود.

ادامه دارد…

منبع: پرسمان

لینک‌های مرتبط:

معرفی ده جریان معنویت های نوظهور در ایران

لینک کوتاه : https://behdashtemanavi.com/?p=5574
  • 707 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت، در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.