26
تاریخچه شکل‌گیری کابالا و تدام آن در دوران معاصر

کابالا؛ جادویی کهن برای عصر جدید

  • کد خبر : 695
  • 05 مهر 1398 - 15:00
کابالا؛ جادویی کهن برای عصر جدید
سرآغاز طریقت کابالا به فردی یهودی معروف به «اسحاقِ نابینا» می‌رسد. او مفهوم «اِن‌سوف» را، که به معنای لایتناهی است، به‌جای خداوند به کار می‌برد. اسحاق نابینا نظریه سِفیراها را پرورش داد. «سفیرا» به معنای تجلیات ان‌سوف است که خلقت بر اساس آن‌ها شکل گرفت.

بهداشت معنوی؛ «کابالا» نامی است که در تلفظ اروپایی به عرفان و تصوف یهودی اطلاق می‌شود و اصل آن در زبان عبری «کَباله» است به معنای «قدیمی و کهن». این واژه در عربی به شکل «قَباله» به کار می‌رود.[1] اندیشه‌پردازان فرقۀ کابالا مدّعی هستند که این طریقت مکمل تورات بوده و اسراری است که خداوند به‌طور شفاهی و خصوصی به حضرت موسی (ع) ابلاغ کرد تا فقط در اختیار مَحرمان (قوم برگزیده) قرار گیرد. آنان معتقدند دین یهود پوسته‌ای است آشکار و همه‌فهم از مفاهیم رازآمیز هستی که قلب ناشناخته آن، کابالا است. این اسرار از زمان حضرت موسی (ع)، نسل به نسل، به خواصی از یهودیان منتقل شد تا به مردمان امروز رسید. نام کابالا (قَباله) دقیقاً ناظر به کهن بودن آن است.[2]

پیروان آیین کابالا (کابالیست‌ها) نیز این مکتب را دانش سرّی و پنهان خاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای کهن قائلند. برای نمونه «هلنا بِلاواتسکی» رهبر فرقه تِئوسوفی، مدعی است که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران از جمله آدم، نوح، ابراهیم و موسی نازل شده و حاوی دانش پنهان قوم بنی‌اسرائیل است. به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران، بلکه تمام شخصیت‌های مهم فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون، ارسطو، اسکندر و … دانش خود را از این کتاب برگرفته‌اند. او برخی از متفکران غربی، نظیر اسپینوزا، بِیکن و نیوتون را از پیروان آیین کابالا می‌داند. این ادعاها نیاز به شواهدی دارد که ارائه نشده است و ازاین‌رو قابل قبول نیست.[3]

کابالا در گذر تاریخ

عرفان یهود سه دوره اصلی داشته است:

عرفان مرکابا ریشه کابالا

نخست، دوره ماقبل از کابالا که «عرفان مرکابا» رواج داشت. مرکابا به معنای ارابه است. وجه نام‏گذاری این طریقت آن است که در این طرقت سالک پس از طی مراحل و مقدماتی که بیشتر شبیه تمرکز و ریاضت‌های ذن یا یوگا بود، در یک سفر خیالی و درونی، موفق به دیدن ارابۀ حامل عرش الهی می‌شد.[4] این ارابه در تالار یا آسمان هفتم قرار داشت و سالکِ مرکابا بایست برای رسیدن به این تالار شایستگی‌های لازم را می‏داشت. برای رؤیت عرش الهی سالک مجبور بود از هفت تالار (هخالوت)[5] عبور کند. هر تالار، دارای رمز و فرشتۀ نگهبانی بود که سالک با دانستن آن رمز اجازه می‌یافت به تالار بعدی صعود نماید.

این رمزها نام مراقبه‌ای بودند که از ترکیب حروف الفبای عبری ساخته می‌شدند.[6] صعود، معمولاً با تمرینات مرتاضانه تحصیل می‌شد که از دوازده تا چهل روز ادامه می‌یافت. یورده مرکاوا باید روزهای متوالی روزه می‌گرفت و سرش را بین دو زانو قرار می‌داد و ادعیه و سرودهایِ روحانی خاصی را تلاوت می‌کرد، تا در این حالت به شهود باطنی دست یابد.[7]

وفور عناصر و اوراد جادویی در لابه‌لای «متون هخالوت» فصل مشترک این آثار است.[8] اسمای جادویی و مُهرها در حقیقت همانند حفاظ‌ها و سپرهایی، سالک را در مسیر سلوک، از خطرات در امان می‌داشت. پیوندِ عرفان یهود با امور جادویی، امری انکار ناشدنی است. استفاده از سحر و جادو، طلسم‌ها و تعویذهایی که سالک، با توسل بدان طی طریق می‌کند، از تفاوت‏‌های این طریقت با عرفان ادیان توحیدی است. گویا در مسیر عبور از تالارهای هفت‌گانه تا رؤیت عرش الهی، تنها عامل نجات بخش برای سالک، مُهرهای جادویی است که او برخود می‌زند تا به مدد آن با شیاطین و ملائکۀ دوزخ به ستیز بپردازد.

علائم جادویی با صعود به مراتب بالاتر بیشتر می‌شود تا در تالارهای آخر، فقط کلید جادو روشنگر مسیر سالک است. سالک با ذکر این اوراد و رموز عرفانی و حرکات سحریِ پیچیده سعی می‏کند در مسیر صعود به تالار هفتم از دروازه‏‌های بسته که مانع پیشروی‏ او هستند عبور کند.[9]

 بدان جهت که مرکبه، سنتی باطنی بود، استادان این فن، مراقب بودند تا آموزه‌های این طریقت فقط به فردی که از پیش با مفاهیم عرفانی، آشنایی کامل داشت انتقال یابد، از این‏رو آموزش مبانی مرکبه، در یک زمان و تنها به یک نفر امکان داشت.[10]

کابالای سنتی

سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم و به فردی یهودی معروف به «اسحاقِ نابینا»[11] می‌رسد. او مفهوم «اِن‌سوف»[12] را، که به معنای لایتناهی است، به‌جای خداوند به کار می‌برد. اسحاق نابینا نظریه سِفیراها را پرورش داد. «سفیرا» به معنای تجلیات ان‌سوف است که خلقت بر اساس آن‌ها شکل گرفت.[13]

در اواخر سده سیزدهم میلادی، با تدوین کتاب «زوهَر»[14] اصلی‌ترین منبع کابالا،  نظام فکری و عملی عرفان یهود سامان یافته و به شکل نهایی خود درآمد. این کتاب را «موسی لِئونی»  در سال‌های 1280-1286 نوشته است. البته او مدعی بود که این کتاب را یافته و نویسندۀ اصلی آن «ربی شمعون بریوحای» در فلسطین بوده و در قرن دوم آن را نوشته است. به هر روی از زمان تدوین کتاب زوهر واژه کابالا به‌طور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید «کابالیست» نام گرفتند. تا آن زمان کابالا واژه‌ای عام بود و کتاب و مکتب مشخصی نداشت.[15]

کابالای جدید

آموزه‌های کابالا از نظر کابالیست‌های سنتی یک سری رموز مخفی است که نباید در اختیار همگان باشد، بلکه تنها برخی از روحانیون یهودی، آن هم بعد از سن 40 سالگی و فقط مردان، می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. این دیدگاه سنتی نسبت به آموزش کابالا، توسط «ربی یهودا اَشلَگ»[16] (1884-1954) معروف به «بَعل هسولام»[17] نقض شد. وی برخلاف رویه کابالیست‌های سنتی، شروع به تفسیر و آموزش کابالا به‌صورت کاربردی و برای عموم مردم نمود.

بعل هسولام، متولد لهستان بود اما در سال 1921 به فلسطین اشغالی مهاجرت کرد. او در سال 1922 و پس از ترجمه زوهر از زبان آرامی به زبان عبری شروع به ترویج آموزه‌های کابالا برای عموم مردم، اعم از مردان و زنان و در هر سنی نمود؛ به‌طوری‌که در زمان مرگش بیش از 4000 دانشجوی کابالا داشت.

بعل هسولام تنها به ذکر نظرات و انجام ایده‌های خود اکتفا نکرده، بلکه در پیشبرد آن‌ها، با شخصیت‌های سیاسی نیز به ملاقات و تبادل نظر می‌پرداخت. بن‌گوریون، اولین نخست‎‌وزیر رژیم‌صهیونیستی، آنطور که در یکی از نامه‌هایش اشاره می‌کند، با اشلگ ملاقات‌های متعددی داشته و این جلسات برایش بسیار جالب بوده و اینطور نقل می‌کند: «من می‌خواستم با او در باره کابالا صحبت کنم و او می‌خواست با من در مورد سوسیالیزم گفتگو داشته باشد.»

پس از مرگ بعل هسولام، برخی شاگردانش مسیر وی را دنبال کرده و به ترویج کابالا به شکل مدرن آن مشغول شدند. در این میان دو مرکز «بنیاد بِنی باروخ» و «مرکز بین المللی کابالا» فعالیت بیشتری دارند. هر دو مرکز تولیداتی به زبان فارسی داشته و برنامه هایی برای آموزش به زبان فارسی دارند.

الف. مرکز بین‌المللی کابالا

بعد از مرگ بعل هسولام، و در سال 1965، شاگردش «راو یِهودا بِرَندواین»[18] به همراه یکی از شاگردانش یعنی «فیلیپ بِرگ»[19]، مرکزی با عنوان «موسسه تحقیقات ملی کابالا» را در آمریکا تأسیس نمود. پس از مرگ برندواین، فیلیپ برگ مدیریت این مرکز را برعهده گرفت و کلیه فعالیت‌هایش را تحت عنوان «مرکز بین‌المللی کابالا» تعریف نمود. فیلیپ برگ برای اولین بار کتاب زوهر را به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر کرد. بعد از مرگ فیلیپ برگ در سال 2013، همسرش «کارن برگ»[20] به همراه دو پسرش «یهودا» و «مایکل»  فعالیت‌های این سازمان را ادامه می‌دهند.

پیوستن برخی چهره‌های محبوب هنری و ورزشی به مرکز کابالا، از عوامل موفقیت و شهرت این سازمان در سال‌های اخیر بوده است. چهره‌‎هایی چون دیوید بکهام، فوتبالیست مشهور انگلیسی، و مدونا، خواننده آمریکایی، که با بستن نخی قرمز رنگ به دور مچ دست خود، پیوستگی خود را به این مرکز اعلام کردند.

بیشتر فعالیت‌های مرکز بین‌المللی کابالا، در خصوص برگزاری دوره‌های آموزشی کابالا به صورت حضوری و غیرحضوری است. دوره‌های حضوری از طریق شعب این مرکز در سراسر دنیا برگزار می‌شود و دوره‌های غیر حضوری، به صورت آنلاین و از طریق اینترنت برگزار می‌شوند.

انتشارات مرکز بین المللی کابالا نیز، همه ساله متون مختلف کابالیستی را به زبان‌های مختلف دنیا، از جمله زبان فارسی، ترجمه و منتشر می‌نماید. این مرکز همچنین در بخشی با عنوان «موزه کابالا»، متون باستانی کابالا را نگهداری می‌نماید. از دیگر برنامه‌های مهم این مرکز، ارائه مباحث کابالا در قالب معنویت برای کودکان است که اخیراً در ایران نیز زمزمه‌هایی از توجه به آن به گوش می‌رسد.

مرکز بین‌المللی کابالا در قالب طرحی به نام «پروژه زوهر»، هرساله نسخه‌های فراوانی از کتاب زوهر را به صورت رایگان در سراسر دنیا توزیع می‌کند. این طرح تاکنون در حدود 100 کشور دنیا عملیاتی شده و طبق برخی شواهد، نسخه‌هایی از زوهر برای ایران نیز ارسال شده است. در این طرح کتاب زوهر علاوه بر اشخاص حقیقی، برای مراکزی همچون بیمارستان‌ها، دانشگاه‌ها، سفارتخانه‌ها، مراکز زیارتی و … نیز ارسال می شود. پیروان کابالا معتقدند که وجود کتاب زوهر در یک مکان باعث نزول خیرات و برکات و دفع بلاها و آسیب ها می‌شود!

ب: بنیاد بِنی‌باروخ

این مرکز در سال 1991 توسط توسط «مایکل لایتمن»[21] تاسیس شده است. وی کابالا را نزد «باروخ شالوم اشلگ»[22]، فرزند ارشد بعل هسولام آموخت. وی به یاد استادش، این مرکز را با عنوان «بنیاد بِنی‌باروخ» نام نهاد. سازمان مرکزی این بنیاد در فلسطین اشغالی قرار دارد. در حال حاضر جلسات تدریس کابالا توسط لایتمن، به زبان عبری برگزار می شود و همزمان از طریق اینترنت به زبان‌های انگلیسی، روسی، اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، ترکی و فارسی ترجمه می‌شود.

بنیاد بنی باروخ دارای کتابخانه، کتاب‌فروشی و تلویزیون اینترنتی است و تلاش می‌کند از طریق ارائۀ محصولاتی چون موسیقی کابالیستی و همچنین آموزه‌هایی در باب خانواده و فرزندان، سبک زندگی کابالیستی و فرهنگ کابالا را گسترش دهد. تاکنون محصولات مختلفی به زبان فارسی نیز از سوی این بنیاد منتشر شده است.

پی‌نوشت‌ها:

[1] ‏عبدالله‌ شهبازی‌، زرسالاران‌ یهودی‌ و پارسی‌ استعمار بریتانیا و ایران‌، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی (تهران‌: موسسه‌ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ سیاسی‌، ۱۳۷۷)، ج 2، 243.

[2] ‏همان، ج 2.

[3] ‏همان، ج 2.

[4] ‏کارن‌ آرمسترانگ‌، خداشناسی‌ از ابراهیم‌ تا‌کنون‌: دین‌ یهود، مسیحیت‌ و اسلام‌، ترجمه‌ی محسن‌ سپهر، نشر مرکز (تهران‌: نشر مرکز، ۱۳۸۲)، 247.

[5] Hekhaloth

[6] ‏جان آر هینلز، فرهنگ ادیان جهان (تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب، ۱۳۸۶)، 444.

[7] ‏گرشوم‌ شولم‌، جریانات‌ بزرگ‌ در عرفان‌ یهودی‌، ترجمه‌ی فریدالدین‌ رادمهر (تهران‌: نیلوفر، ۱۳۸۵)، 99.

[8] ‏همان، 100-101.

[9] ‏فاطمه مهدیه، بررسی و نقد مبانی نظری کابالیسم، موسسه بهداشت معنوی (قم: صهبای یقین، ۱۳۹۳)، 26.

[10] ‏هینلز، فرهنگ ادیان جهان، 444.

[11] Isaac the Blind

[12] Ein Sof

[13] ‏شهبازی‌، زرسالاران‌ یهودی‌ و پارسی‌ استعمار بریتانیا و ایران‌، ج 2.

[14] Zohar

[15] ‏شهبازی‌، زرسالاران‌ یهودی‌ و پارسی‌ استعمار بریتانیا و ایران‌، ج 2.

[16] Rabbi Yehuda Ashlag 1884-1954

[17] Baal HaSulam

[18] Rav Yehuda Brandwein 1904-1969

[19] Philip S. Berg

[20] Karen Berg

[21] Michael Laitman

[22] Rav Baruch Shalom HaLevi Ashlag

منابع

‏‫آرمسترانگ‌، کارن‌‏. خداشناسی‌ از ابراهیم‌ تا‌کنون‌: دین‌ یهود، مسیحیت‌ و اسلام‌. ترجمه‌ی محسن‌ سپهر. نشر مرکز. تهران‌: نشر مرکز، ۱۳۸۲.

‏‫شهبازی‌، عبدالله‌‏. زرسالاران‌ یهودی‌ و پارسی‌ استعمار بریتانیا و ایران‌. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. تهران‌: موسسه‌ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ سیاسی‌، ۱۳۷۷.

‏‫شولم‌، گرشوم‌‏. جریانات‌ بزرگ‌ در عرفان‌ یهودی‌. ترجمه‌ی فریدالدین‌ رادمهر. تهران‌: نیلوفر، ۱۳۸۵.

‏‫مهدیه، فاطمه‏. بررسی و نقد مبانی نظری کابالیسم. موسسه بهداشت معنوی. قم: صهبای یقین، ۱۳۹۳.

‏‫هینلز، جان آر‏. فرهنگ ادیان جهان. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب، ۱۳۸۶.

لینک کوتاه : https://behdashtemanavi.com/?p=695
  • 1187 بازدید

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.