مصطفی زارعی در بیانهای مختلفی به آموزش مدیتیشن میپردازد، به این صورت که ما از طریق رها کردن واقعیتهای زندگی و رسیدن به بیذهنی لحظاتی به خود الهیمان میرسیم و میتوانیم آرامش رو تجربه کنیم.
در فرایندی دیالکتیکی، روانشناسی منفی «تز» و روانشناسی مثبت «آنتیتز» خواهد بود و ما به «سنتزی» یکپارچه خواهیم رسید. در چنین وضعیتی، روانشناسی مثبت دیگر رشتهای مستقل نخواهد بود و این چیزی است که میتوان به آن امیدوار بود.
الهام وفایینژاد تحت تأثیر سخنان فرشاد یکتا، به تأثیر کیهان و آگاهیهای کیهانی در زندگی و سرنوشت انسانها معتقد بوده و سعی میکند امور مختلف را در این راستا تبیین نماید.
برخی از انواع معنویت کاذب و نحلههای عرفانی منحرف برای جذب مشتریان بیشتر حریمهای شرعی روابط بین محرم و نامحرم را نقض و بیاعتبار اعلام میکنند و از اختلاطهای نامشروع بین زنان و مردان در مجالس و محفلهای خود شروع کرده و در ادامه از انواع فساد جنسی و روابط نامشروع سر برمیآورند.
یکی از نویسندگان پرکار در حوزه عرفانهای کاذب که آثار وی به دفعات از سوی سلبریتیهای مختلف بیان میشود، پائولو کوئلیو است. کوئلیو نویسندهای برزیلی است که رمانهایش آمیخته با مفاهیم و آموزه های بسیاری از عرفانهای کاذب است.
روانشناسان انسانگرا بر این باورند که چون در همهی انسانها یک میل ذاتی برای تلاش در مسیر رشد پایدار وجود دارد، ازاینرو، دلمشغولیهای اصلی روانشناسی میبایست معطوف به پدیدههای مثبت مانند عشق، شجاعت و شادکامی باشد.
از نگاه والش شیطان محبوب خداوند است زیرا بهواسطه شیطان و اعمال شیطان است که به اعمال خدایی پی میبرید.
برخی از فرقههای انحرافی عرفانی و یا غیرعرفانی سخن از خدا بودن انسان میگویند و انسان را معیار حق و باطل میدانند و اساساً نیاز به خدایی متعالی از هر موجودی را انکار میکنند
تلاش اسلام عامیانه فرقهسازی نیست، بلکه استحالۀ اسلام بهصورت جزیی است؛ به گونهای که اصلاً تغییر احساس نشود، ولی بهمرورزمان هویت اسلامی و امت اسلامی را هدف قرار میدهد.
متأسفانه در یکی- دو دهۀ اخیر بهتدریج این افکار در بین مردم فراگیر شده و برخی از معلمان عزیز از روی شفقت و با قصد راهنمایی و یاریگری دانشآموزان این مطالب را به آنان میگویند و از استدلالهای شبهعلمی و تفسیر به رأی منابع دینی استفاده میکنند.